

میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ت میکرد بهت چی گفت؟
جایی که میری مردمی داره که میشکننت، نکنه غصه بخوری
من همه جا باهاتمـ، تو تنها نیستی، تو کوله بارت عشق میـــــــزارم...
که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم که همراهیت کنه،
و مرگ که بدونــی برمیگردی پیشم..
و تنها خداست كه مي ماند
می خواستم بمانم
رفتم
می خواستم بروم
ماندم
نه رفتن مهم بود و نه ماندن
مهم
من بودم
که نبودم..
نظرات شما عزیزان:
|